۲۰ آذر سالروز درگذشت مرحوم آخوند خراساني صاحب كفايه از مراجع بزرگ شيعه و استاد مسلم چند تن از مراجع تقليد شيعه مي باشد در ذيل زندگي نامه مختصري از اين فقيه بزرگ مي آيد:
ملا محمدكاظم خراساني (۱۲۵۵ق ـ ۱۳۲۹ق) معروف به آخوند خراساني از مراجع تقليد و اصوليان برجسته امامي قرن چهاردهم مؤلف اثر مهم كفاية الاصول و از حاميان اصلي نهضت مشروطه ايران است. مواضع صريح او در حمايت از نهضت مشروطه ايران و نيز تصميم جدي او براي حركت به سوي ايران براي دفاع در برابر اشغال بخشهايي از آن حاكي از حساسيت او به استبداد و استعمار است. او به نظام مشروطه به عنوان وسيلهاي براي جلوگيري از ظلم و ستم به مردم مينگريست و شركت در اين جنبش را بر همه مسلمين واجب ميشمرد. در همين راستا بعد از به توپ بسته شدن مجلس در ۲۳ جمادي الاول ۱۳۲۶ق توسط محمدعلي شاه حكم به جهاد و مبارزه داد.
آخوند خراساني در طول عمر خود شاگردان و مجتهدان بسياري را تربيت نمود كه برخي از مشهورترين و شاخص ترين آنها عبارتند از: ميرزا حسين ناييني سيد ابوالحسن اصفهاني حاج آقا حسين طباطبايي بروجردي شيخ محمد حسين كاشف الغطاء آقا ضياء عراقي شيخ عبدالكريم حايري يزدي.
تولد و نسب
آخوند خراساني در سال ۱۲۱۸ شمسي (۱۲۵۵ قمري) در مشهد به دنيا آمد. پدرش ملا حسين هروي خراساني روحاني و اصالتاً اهل و ساكن هرات بود و قبل از ولادت فرزندش به مشهد هجرت كرد.
تحصيلات
ملامحمدكاظم خراساني علوم ديني را در مشهد نزد پدر و ديگر عالمان فراگرفت. سپس در رجب ۱۲۷۷ق براي ادامه تحصيل راهي نجف شد.
قبل از سفر به نجف آخوند خراساني حدود سه ماه در سبزوار در درس فلسفه حاج ملا هادي سبزواري شركت كرد. پس از رسيدن به تهران مدتي در مدرسه صدر ماند و نزد ميرزاابوالحسن جلوه و ملا حسين خويي فلسفه و حكمت آموخت.
اساتيد
آخوند خراساني بيش از دو سال شاگردي شيخ مرتضي انصاري را كرد.
استاد ديگر او ميرزاي شيرازي بود كه آخوند خراساني در درسهاي عمومي و نيز در درسهاي خصوصي او شركت ميكرد.
خراساني چند سال نيز در درس فقه سيدعلي شوشتري كه استاد اخلاق او نيز بود. شركت كرد.
شيخ راضي نجفي استاد ديگر خراساني در فقه بود.
در منصب تدريس
وقتي ميرزاي شيرازي به سامراء هجرت كرد آخوند خراساني در نجف مدرّسي مشهور بود. بسياري از شاگردان ميرزا كه در نجف مانده بودند به سفارش او در درس خراساني كه جانشين ميرزاي شيرازي شناخته ميشد شركت ميكردند.
با درگذشت محمدحسن شيرازي در ۱۳۱۲ قمري و بازگشت بسياري از حوزه سامرا به نجف و پيوستن بيشتر ايشان به درس خراساني و نيز با رحلت عالمان معاصر وي در عتبات به تدريج جايگاه خراساني در مقام استاد برجسته حوزه نجف تثبيت و درس او بزرگترين حوزه درسي نجف شناخته شد.
خصوصيات تدريس
آخوند خراساني در برگزاري جلسات درس بسيار جدّي بود و با هيچ عذري درس خود را تعطيل نميكرد حتي در ماجراي شيوع وبا در نجف كه بيشتر درسهاي حوزه تعطيل شد درس خود را حتي در روز درگذشت سه تن از نزديكانش تعطيل نكرد.
در برخي از سالها كه در نيمه نخست رجب براي زيارت به كربلا ميرفت در همانجا نيز درس داير ميكرد و در ماه رمضان نيز كه درسهاي متداول حوزه تعطيل بود مباحثي مانند اصول عقايد يا اخلاق تدريس ميكرد.
خراساني درس فقه را به زبان فارسي و درس اصول فقه را به زبان عربي ميگفت.
پس از درگذشت ميرزاي شيرازي و رجوع برخي از مقلدان او به آخوند خراساني وي براي پاسخگويي به استفتايات با حضور شاگردانش از جمله سيد ابوالحسن اصفهاني محمدحسين اصفهاني سيد حسين طباطبايي بروجردي عبدالكريم حايري يزدي آقا ضياءالدين عراقي آقا حسين قمي محمدحسين ناييني مجلس مشورتي ميگذاشتند.
شاگردان
تعداد شاگردان درس اصول آخوند خراساني بيش از ۱۲۰۰ تن بوده است. كه حدود پانصد نفر از آنها مجتهد و يا قريب به اجتهاد بودند.
برخي از شاگردان او عبارتاند از:
ــ ميرزا حسين ناييني(مرجع تقليد)
ــ سيد ابوالحسن اصفهاني(مرجع تقليد)
ــ حاج آقا حسين طباطبايي بروجردي(مرجع تقليد)
ــ آقا حسين قمي(مرجع تقليد)
ــ شيخ عبدالكريم حايري يزدي(مرجع تقليد)
ــ سيد محمد تقي خوانساري(مرجع تقليد)
ــ سيد صدر الدين صدر(مرجع تقليد)
ــ سيد عبدالهادي شيرازي(مرجع تقليد)
ــ سيد محمود شاهرودي(مرجع تقليد)
ــ سيد محسن حكيم(مرجع تقليد)
ــ سيد احمد خوانساري(مرجع تقليد)
ــ ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي(عارف شهير)
ــ شيخ محمد علي شاه آبادي(استاد امام خميني)
ــ شيخ عباس قمي(صاحب سفينه البحار و مفاتيح الجنان)
ــ شيخ حسنعلي نخودكي اصفهاني(عالم صاحب كرامت)
انديشه سياسي
آخوند خراساني به امور سياسي و اجتماعي كشورهاي اسلامي بهويژه كشور شيعي ايران حساس بود. مواضع صريح او در حمايت از نهضت مشروطه ايران و نيز تصميم جدي او براي حركت به سوي ايران براي دفاع در برابر اشغال بخشهايي از آن حساسيت او را به استبداد و استعمار نشان ميدهد.
با بررسي مواضع و رفتارهاي سياسي ملا محمدكاظم خراساني اقدامات و مبارزات او در چهار جبهه تقسيم ميشود:
۱. جبهه مبارزه با استبداد و حاكمان مستبد و كوشش براي تغيير حكومت از استبدادي به مشروطه
۲. جبهه مقابله با كساني كه با بيرق مشروعهخواهي با مشروطيت درافتادند
۳. جبهه مبارزه با برخي از سردمداران مشروطه كه به بهانه مشروطيت احكام شرعي را ناديده ميگرفتند
۴. جبهه مبارزه با بيگانگان و دفاع از كشور ايران در برابر تجاوز آنان.
آخوند و مشروطه
آخوند خراساني مشروطه را به خوبي ميشناخت ولي چون انقلاب را در حال شكلگيري و وقوع آن را حتمي ميديد براي آنكه آن را در مسير آموزههاي ديني هدايت كند تا مانند جنبشهاي انقلابي پس از رنسانس در اروپا گرايش ضدديني نيابد با هوشمندي و درايت وارد آن شد.
خراساني در پيريزي و شكلگيري اوليه جنبش مشروطه نقشي نداشت. به دنبال اوضاع نابسامان اقتصادي اجتماعي و سياسي ايران و تشديد ناآراميها و تنشها ميان دولت و مخالفان در تهران از آخوند براي گام پيش نهادن و پشتيباني از جنبش درخواستهاي فراواني صورت گرفت از جمله از جانب برخي عالماني كه بعداً با مشروطه به مخالفت برخاستند.
از نخستين اقدامات آخوند خراساني در اين عرصه اعلاميه مشترك او با سه عالم بزرگ ديگر محمد شربياني محمدحسن مامقاني و ميرزاحسين خليلي تهراني در ۲۱ جمادي الآخر ۱۳۲۱ است كه در آن با اظهار نارضايتي شديد از عملكرد صدراعظم مظفرالدين شاه ميرزاعلياصغر خان امينالسلطان او را مسبب اصلي همه مفاسد و مسلط كردن اجانب بر كشور دانسته و تكفير كردهاند.
آخوند خراساني به نظام مشروطه به عنوان وسيله اي براي جلوگيري از ظلم و ستم به مردم مينگريست و شركت در جنبش را بر همه مسلمين واجب ميشمرد. خراساني در نامه اي به يكي از وعّاظ تهران نوشته:"غرض ما از اين همه زحمت ترضيه حال رعيّت و رفع ظلم از آنان و اعانه مظلوم و امر به معروف و نهي از منكر و غيرها از قوانين اسلاميه نافعه للقوم بوده است."
البته بعضي علماي مشهور با مشروطيت مخالفت داشتند مثل سيد كاظم يزدي يا شيخ فضل الله نوري كه در آغاز نهضت با آزاديخواهان همراه بود ولي در ادامه به خاطر اينكه ميديد نهضت منحرف شده است مخالفت خود را با مشروطه اعلام كرد.
ناييني از شاگردان آخوند خراساني در جواب مخالفان مشروطه كتاب تنبيه الامه و تنزيه المله را كه مرحوم آخوند نيز تقريظي بر اين كتاب نگاشته تاليف كرده است.
مشروطه پيروز شد و مظفرالدين شاه در جمادي الثاني ۱۳۲۴ مرداد ۱۲۸۴ مشروطه را پذيرفت و دستور داد سريعاً مجلس تشكيل شود كه نخستين جلسه در ۱۴ مهر ۱۲۸۵ برگزار شد.
در مواردي از خراساني راجع به قانون مشروطه سوال شده است از جمله: درباره نظام ملّي (قانون نظام وظيفه عمومي) و مورد ديگر در جريان موافقتنامه اوت ۱۹۰۷ روس و انگليس بود كه آخوند طي نامه اي نمايندگان را به اجراي قوانين اسلامي و پرداخت بدهيهاي كشور و فقر زدايي سفارش كرد.
بعد از به توپ بسته شدن مجلس در ۲۳ جمادي الاول ۱۳۲۶ق توسط محمدعلي شاه آخوند خراساني حكم به جهاد و مبارزه داد و در نهايت مشروطه خواهان قدرت را بدست گرفتند اما بعد از اندك زماني ناچار آخوند خراساني مجبور به جبهه گيري عليه مشروطه شد از جمله كارهاي خلاف سران مشروطه: اعدام شيخ فضل الله نوري در مجله حبل المتين به اسلام و روحانيون توهين و فحاشي شده بود كه آخوند تلگرافي ارسال نمود و خواستار توقيف اين روزنامه شد تبعيد قربانعلي زنجاني از مجتهدين و ترور بهبهاني به دستور تقي زاده.
موردي كه آخوند خراساني به مبارزه با آن پرداخت و تا وفاتش نيز درگير آن بود مبارزه با حضور سربازان روس در ايران بود با اينكه حدود ده ماه از تشكيل مجلس دوم ميگذشت ولي براي خروج روسها از كشور اقدامي نشده بود بنابراين آخوند خراساني طي پيامي به مردم ايران آنها را از خريد اجناس روسي برحذر داشت.
در نهايت وقتي مجلس جلوي روسيه ايستاد در اواخر سال ۱۳۲۸ق روسيه شمال ايران تا قزوين را اشغال كرد. خراساني نيز تمام دروس خود را تعطيل كرد و به پيروي از ايشان درسهاي نجف تعطيل شد و تصميم گرفته شد تا اجناس روسي تحريم شود و با اعزام طلاب و عشاير نجف به ايران آماده جهاد با روسيه گردند.
بسياري از علماء نجف كربلا و كاظمين خود را براي سفر آماده كرده بودند و قرار بود شب چهارشنبه ۲۱ ذيحجه ۱۳۲۹ از نجف به مسجد سهله براي دعا و مناجات بروند و سپس راهي ايران شوند كه مرگ آخوند خراساني در اين روز مجال براي اين كار را نداد.
آثار اجتماعي
آخوند خراساني در نجف سه مدرسه علميه بنا كرد: بزرگ (تاريخ بنا: ۱۳۲۱) متوسط (تاريخ بنا: ۱۳۲۶) و كوچك (تاريخ بنا: ۱۳۲۸) همچنين به تأسيس چند مدرسه علوم جديد نيز در نجف كربلا و بغداد كه بيشتر محصلان آنها ايرانيان بودند و زبان فارسي نيز از مواد درسي بود كمك كرد.
ملامحمدكاظم آخوند خراساني براي ترويج تعاليم ديني به تأسيس و انتشار چند نشريه در نجف كمك بسيار كرد از جمله مجله العلم به عربي كه شاگردش سيدهبةالدين شهرستاني مؤسس آن بود و مجله فارسي نجفاشرف به همت تني چند از شاگردانش.
آثار علمي
با وجود اشتغال آخوند خراساني در سالهاي پاياني عمرش به كار مرجعيت و بهويژه وقايع مشروطه آثار ارزشمندي از او بر جاي مانده است.
آثار خراساني سهگونه است: تأليفي استدلالي فتوايي و تقريرات درسهايش.
ــ آثار تأليفي ـ استدلالي
درباره مباحث اصول فقه و فلسفه است كه مستقلا يا به صورت شرح و حاشيه بر آثار ديگران تأليف شده است.
بزرگترين و مشهوترين آنها كفاية الاصول است كه در ظرف دو سال (از ۱۳۲۱ به بعد) تأليف شده و از زمان تأليف تاكنون مهمترين متن درسي سطوح عالي و نيز محور مباحث بيشتر درسهاي دوره عالي(خارج) اصول در حوزههاي علوم ديني بوده و شرحها و حاشيههاي بسياري بر آن نوشته شده است. خراساني از آن پس به صاحب كفايه نيز شهرت يافت و فرزندانش به كفايي مشهور شدند يا خود اين لقب را برگزيدند.
حواشي و تعليقات بر فرايدالاصول(مشهور به رسايل) شيخ انصاري اثر ديگر خراساني است.
اثر ديگر آخوند الفوايد يا رسالة الفوايد مشتمل بر پانزده موضوع است: دو مورد فقهي يازده مورد اصولي و دو مورد اصولي ـ كلامي.
يكي از آثار فقهي او حواشي و تعليقات او بر بخش عمده المكاسب شيخ انصاري است و در محرّم ۱۳۱۹ به پايان رسيده و بارها چاپ شده است.
اثر فقهي ديگر خراساني تكملةالتبصرة است كه مهمترين رساله فتوايي او و بر اساس تبصرة المتعلمين علامه حلّي است.
خراساني چندين رساله فقهي ـ استدلالي نيز در موضوعات گوناگون تأليف كرده كه شماري از آنها در يك مجلد گردآوري شده و با عنوان الرسايل الفقهية به چاپ رسيده است.
يكي ديگر از آثار فقهي ولي ناتمام خراساني كتابالاجارة (رسالة في مسيلة الاجارة) است.
شرح مبسوط خطبه اول نهجالبلاغه نيز اثر ديگري از خراساني است. كه به خطا بهنام شريعت اصفهاني چاپ شده است.
ــ فتوايي
تبصرةالمتعلمين حلّي
تعليقات بر نجاةالعباد محمدحسن نجفي(صاحب جواهر) با نام روحالحياة في تلخيص نجاة العباد
حاشيه بر رساله مناسك حج شيخ انصاري
ذخيرةالعباد في يومالمعاد
ــ تقريرات درس آخوند
القضاء و الشهادات (تقريرات القضاء) به قلم فرزندش ميرزامحمد آقازاده.
بسياري از شاگردان خراساني تقريرات درسهاي فقه و اصول او را نوشتهاند كه نام برخي از آنها مشخص نيست.
سيره اخلاقي
كساني كه آخوند خراساني را از نزديك ميشناختند او را پرهيزكار شجاع باهوش نيك گفتار گشادهروي و در عين حال با هيبت معرفي كردهاند. سلامت نفس سعه صدر و گذشت وي نيز زبانزد بوده است.
زندگي خراساني در دوره تحصيل همراه با سختي معيشت و پس از آن نيز زاهدانه گزارش شده و گفتهاند با اينكه او براي ديگران حتي مخالفانش بسيار باسخاوت و گشادهدست بود ولي درباره معيشت خود و فرزندانش سختگير بود و از وجوهات شرعي نيز استفاده نميكرد.
فرزندان
آخوند خراساني شش فرزند داشت پنج پسر و يك دختر. پسران او كه همگي به تحصيل علوم ديني روي آوردند بهترتيب عبارتاند از: آقاميرزامهدي آقاميرزامحمد حاجميرزااحمد آقاحسين و آقاحسن. تنها دختر او همسر شيخ اسماعيل رشتي بود.
درگذشت
ملا محمدكاظم آخوند خراساني در سحرگاه سهشنبه ۲۰ ذي الحجة ۱۳۲۹ق در منزل خود پس از اقامه نماز صبح در ۷۴ سالگي درگذشت. برخي مرگ او را بر اثر مسموميت دانستهاند.
پس از تشييع عبداللّه مازندراني بر پيكر وي نماز گزارد و در مقبره ميرزا حبيب اللّه رشتي واقع در صحن حرم امام علي(ع) به خاك سپرده شد.
بزرگداشت
۲۳ آذر ۱۳۹۰ شمسي كنگره بينالمللي بزرگداشت آخوند خراساني به همت دفتر تبليغات اسلاميحوزه علميه قم در قم برگزار گرديد.
منابع:
ــ شرح حال رجال ايران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجري
ــ مرگي در نور زندگاني آخوند خراساني
ــ برگي از تاريخ معاصر
ــ بيان و شرحي مختصر از حيات و شخصيت آخوند ملامحمدكاظم خراساني
ــ سايت ويكي شيعه
ابنا