فضیلت زیارت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها

کارشناسان شبکه‌های وهابی وصال حق و نور در برنامه‌هایی جداگانه در مورد حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مدعی شدند روایتی در کتب تشیع برای فضیلت زیارت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) وجود ندارد.

در منابع حدیثی شیعه روایات زیادی در فضیلت زیارت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) وجود دارد که برای اختصار به چند حدیث بسنده می‌کنیم. 

حدیث اول:
حضرت صادق (علیه السلام) می‌فرماید: رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: 
«ما بین قبری و منبری روضه من ریاض الجنه، و منبری علی ترعه من ترع الجنة؛
میان مزار و منبرم، باغی از باغهای بهشت است، و منبرم بر دری از درهای بهشت واقع است». 

سپس امام صادق (علیه السلام) فرمود: 
«لان قبر فاطمه علیهاالسلام بین قبره و منبره، قبرها روضة من ریاض الجنه، و الیه ترعه من ترع الجنه؛
زیرا مزار فاطمه (سلام الله علیها) میان قبر و منبر واقع است، مزار وی باغی از باغهای بهشت، و به سوی آن باغ دری از درهای بهشت گشوده شده است». 

بیان:
آیت الله سعادت پرور در تفسیر «ترعه»و «روضه » می‌فرماید:ممکن است مراد از این تعبیر، عظمت آن مکان به لحاظ عظمت معنوی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و فاطمه (سلام الله علیها) باشد. و ممکن است به جهت عظمت معنوی و باطنی فاطمه (سلام الله علیها) باشد، زیرا آن حضرت و اولادش موجب بهشت رفتن امت می‌شوند. در واقع به وسیله رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باغهای بهشت بدست می‌آید، و فاطمه (سلام الله علیها) و اولادش طریق رسیدن به این باغها هستند و به وسیله شوهرش علی (علیه السلام) هم در آنها گشوده می‌شود. 
به لحاظ ظاهری و در خارج هم، چنین است که اگر علی (علیه السلام) نبود، فاطمه (سلام الله علیها) کفو و همتایی نداشت و اگر این دو نبودند، ائمه معصومین (سلام الله علیها) نبودند. و اگر آنها نبودند از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) آثاری نمی‌ماند تا کسی بتواند به بهشت راه یابد.
احتمال دیگر در معنای روایت اینکه ممکن است مراد، مقام شفاعت فاطمه (سلام الله علیها) باشد.

(برای مطالعه بیشتر به فصل نهم کتاب جلوه نور آیت الله سعادت پرورمراجعه شود.)


حدیث دوم:
در«بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۹۳، روایت ۵» از زبان یونس بن یعقوب آمده است: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: نماز گزاردن در خانه فاطمه (سلام الله علیها) افضل است یا در روضه؟ فرمود: 

«فی بیت فاطمه علیهاالسلام.» 
در خانه ی فاطمة (سلام الله علیها).

در روایت دیگری در «بحارالانوار، ج ۱۰۰،ص ۱۹۱، باب ۵، روایت ۱» می‌خوانیم:
از امام رضا (علیه السلام) درباره ی مزار فاطمه (سلام الله علیها) سوال می‌شود و حضرت می‌فرماید: در خانه اش مدفون گشت، و چون بنی امیه مسجد را توسعه دادند، خانه فاطمه (سلام الله علیها) در مسجد قرار گرفت.


حدیث سوم:
امام صادق به نقل از پدر بزرگوارش (علیه السلام) از جابر بن عبدالله انصاری در «بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۵۸،روایت ۵۰»

می فرماید:... رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در فضیلت زیارت فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: 
«فمن زارنی بعد وفاتی، فانکما زارنی فی حیاتی، و من زار فاطمه فکانما زارنی، و من زار علی بن ابی طالب، فکانما زار فاطمه...؛
هر کس بعد از وفاتم مرا زیارت کند، گویا در حال حیاتم زیارت نموده، و هر که فاطمه (سلام الله علیها) را زیارت کند، مثل این است که مرا زیارت نموده، و هر کس علی بن ابی طالب (علیه السلام) را زیارت کند، مثل آن است که فاطمه (سلام الله علیها) را زیارت کرده است...


حدیث چهارم:
عریضی در «بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۹۴، روایت ۱۱» می‌گوید: روزی امام باقر (علیه السلام) به ما فرمود: اگر نزد مزار جده ات فاطمه (سلام الله علیها) رفتی، بگو: 
«یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک، فوجدک لما امتحنک صابره، و زعمنا انا لک اولیاء و مصدقون، و صابرون لکل ما اتانا به ابوک، و اتانا به وصیه، فانا نسالک ان کنا صدقناک الا الحقتنا بتصدیقنا لهما، لنبشر انفسنا بانا قد طهرنا بولایتک!؛
ای خانم امتحان شده ای که خداوند تو را پیش از خلقت (مادی) ات امتحان نمود، و تو را در آن شکیبا یافت، ما گمان می‌کنیم که دوستداران توایم و (مقام و عظمت تو در نزد خدا را) باور داریم، و بر تمام آن چه پدر بزرگوارت و وصی و جانشین او آورده استقامت می‌ورزیم، لذا از تو درخواست می‌کنیم که اگر ما واقعاً تو را تصدیق نموده ایم، ما را به خاطر این تصدیق به پدر بزرگوارت و جانشینش ملحق نمایی، تا ما به خود مژده دهیم که حقیقتا به ولایت تو پاکیزه گشتیم.

بیان:
زیارات برای آن حضرت بیش از این ذکر شده و اکثر مضامین آنها منطبق با روایاتی است که در فضایل وی آمده، و یا در مورد ظلمهایی است که بر او رفته، در اینجا به این زیارت که مطلب قابل توجهی در فضیلت آن بانوی بزرگ دارد، اکتفا می‌کنیم و خوانندگان محترم را به برخی از نگات آن توجه می‌دهیم: 

۱-جمله ی «یا ممتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک» به هر کدام از احتمالات ذیل معنا شود، خلقتی غیر از خلقت مادی را اثبات می‌کند. 

احتمال اول: اینکه: ظرف «قبل» در جمله، متعلق به «خلقک» باشد، که به این ترتیب معنای این قسمت از زیارت این گونه می‌شود: ای کسی که مورد امتحان الهی واقع شدی و خداوند تو را امتحان کرد و در آن صابر یافت، خداوندی که تو را پیش از خلقت مادی در عوالم نوری آفرید. 
به این معنا، این جمله فقط خلقتی غیر از خلقت مادی را اثبات می‌کند، و دلالتی ندارد که امتحان آن حضرت و صبر بر آن در عوالم غیر عالم مادی بوده است. 

احتمال دوم آن است که: ظرف «قبل» متعلق به «امتحنک» باشد، به این ترتیب معنای جمله این گونه می‌شود: ای کسی که مورد امتحان الهی واقع شدی، و خداوند پیش از آنکه تو را در عالم مادی خلق نماید، امتحانت کرد و تو را صابر یافت و سپس در عالم مادی خلق نمود. بنابراین احتمال، ممکن است مراد از «قبل» در «قبل ان یخلقک» عالم برزخی آن حضرت بوده و امتحان در آنجا واقع شده باشد، چنانکه آدم ابوالبشر (علیه السلام) هم در آنجا در معرض امتحان الهی واقع شد،. و لی گویا بنابراین معنای دوم، احتمال قوی آن است که بگوییم: مراد از «قبل»در «قبل ان یخلقک» عالم نوری و تمثلی آن حضرت است، و این امتحان در آنجا صورت گرفته است. 

در اینجا این سوال مطرح می‌شود که: امتحان الهی در عوالم نوری و تمثلی و یا برزخی چگونه بوده است؟ و مراد از آن چیست؟ و آیا امتحان جز با دار تکلیف و عالم ماده سازگار است؟ 
در جواب باید گفت: اینکه نحوه ی امتحان چگونه بوده برای ما معلوم نیست، ولی مسلما در هر عالم باشد باید مناسب با همان عالم بوده باشد. در دار تکلیف و عالم مادی به تناسب خود، و در عوالم نوری و یا برزخی به تناسب خود. و برای مخلصین (به فتح لام) به طریقی، و برای غیر مخلصین به طریق دیگر. اما شاید بتوان گفت: امتحان الهی در خلقت نوری همان پیمان و «عهد عبودیتی» باشد که خداوند از فرزندان آدم (علیه السلام) گرفت، چنانکه می‌فرماید:

«الم اعهد إلیکم یا بنی ادم، ان لا تعبدوا الشیطان، انه لکم عدو مبین، و ان اعبدونی، هذا صراط مستقیم».«یس: ۶۰.» 
ای فرزندان آدم، آیا از شما عهد و پیمان نگرفتم که شیطان را بندگی نکنید، که وی دشمن آشکار شماست. و مرا بندگی کنید که این صراط مستقیم و راه راست است. و یا ممکن است: مراد، امتحان الهی باشد که به صورت «اخذ میثاق» از فرزندان آدم (علیه السلام) بوده است، چنانکه در آیه ۱۷۲ سوره اعراف می‌فرماید: 
«و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم، و اشهدهم علی انفسهم: الست بربکم؟ قالوا: بلی»
و هنگامی که پروردگارت از صلب فرزندان آدم، ذریه و نسل آنها را برگرفت و آنها را بر خود گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: بله. و نیز ممکن است: مراد از امتحان الهی، همان «میثاق غلیظ» و پیمان محکمی باشد که از عده ای از انبیای برجسته و یا از همه انبیا گرفته شده، و از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز به لحاظ قرین بودن با انبیا و یا با انبیای برجسته، اخذ شده باشد، چنانکه در آیات ۷ و ۸ سوره احزاب می‌فرماید: 
«و اذ اخذنا من النبیین میثاقهم و منک و من نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، و اخذنا منهم میثاقا غلیظا، لیسیل الصادقین عن صدقهم، و اعد للکافرین عذابا الیما».
و هنگامی که از پیامبران عهد و میثاق گرفتیم و هم از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم، از همه پیمان محکم گرفتیم، تا خداوند از راستگویان از گفتار صدقشان باز پرسد، و برای کافران عذاب دردناک آماده کند. 
بالاخره، شاید بتوان گفت: موضوع عهد عبودیت (الم اعهد الیکم..)، و گرفتن میثاق مطلق از تمامی فرزندان آدم (علیه السلام) و اخذ میثاق از انبیا، یک پیمان نیست، بلکه سه پیمان جداگانه است، و گویا هر کدام از آنها در عالم و خلقتی از مراحل خلقت نوری بوده است، والله اعلم. 
در هر حال، بیانات فوق به یک سوی امتحان اشاره دارد، و سوی دیگر که جلوه ی خارجی امتحان است در عالم ماده واقع می‌شود، و در قیامت نیز از نتیجه ی آزمایش سوال می‌گردد. 

۲- معنای جملات دیگر این زیارتنامه «زعمنا انا لک اولیاء...» این است که: تو در امتحان خود صابر بودی، ما هم گمان می‌کنیم از دوستان توییم و از جمله تصدیق کنندگان تو و از صابران بر ولایت و اوامر پدر بزرگوارت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و وصی او، علی (علیه السلام) هستیم. از تو درخواست می‌کنیم، اگر به راستی تو را تصدیق کرده ایم، ما را به واسطه این تصدیق به ایشان ملحق کنی، تا به خود بشارت دهیم که ما به واسطه ولایت شما پاکیزه گشته ایم و ولایت خود را خالص کرده ایم. گویا بدون ولایت فاطمه (سلام الله علیها)، ولایت ما به رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و علی (علیه السلام) پاکیزه و کامل نمی‌گردد.
 

 



خبرگزاری رسا